دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۳
۰ نفر

ارسلان مرشدی: از اشغال آمریکای جنوبی توسط اسپانیا تا سال 2006، این حیاط خلوت قدرت‌های سلطه طلب هیچ‌گاه ترجمان همگرایی منطقه‌ای نبود اما به قدرت رسیدن فرزندان چپ نئوناسیونالیستی چه‌گوارا، بهار انقلابیون آمریکای لاتین را رقم زد.

 تمایل کشورهای منطقه آمریکای لاتین به ایجاد ساختارهای جدید منطقه‌ای، استمرار حمایت از سیستم چند قطبی جدید در نظام بین‌الملل را از طریق فعال‌گرایی در سیاست خارجی، فرصت‌های متعددی را در اختیار ایران قرار داد تا در حیاط خلوت آمریکا، جای پایی برای خود باز کند و در یک راهبری تهاجمی حیاط خلوت آمریکا را به حیات نفوذ خود تبدیل کند. گسترش روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای این منطقه از شکست تلاش‌های تحریمی و تهدیدی آمریکا علیه ایران حکایت دارد.

محمود احمدی‌نژاد در سفر ماه نوامبر به برزیل با استقبالی مواجه شد که انتظار آن برای بسیار از کشورهای اروپایی و آمریکا نمی‌رفت. این استقبال و پهن کردن فرش قرمز توسط لولا داسیلوا، رئیس‌جمهوری برزیل، برای همتای ایرانی‌اش برخلاف رویکرد تبلیغی و رسانه‌ای کشورهای غربی بود.

برزیل به‌عنوان یکی از کشورهای گروه 20 خواهان توسعه نقش خود در سطح نظام بین‌المللی است و توسعه روابط با کشورهای در حال توسعه را مورد اهتمام قرار داده است. از این‌رو صادرات برزیل به ایران در سال 2007 رقم 660 میلیون دلار بود که این رقم در سال 2008 به 245 /1 میلیارد دلار رسید. صادرات ایران به برزیل نیز در این مدت از 10میلیون دلار به 7 /16 میلیون دلار افزایش یافته است. به‌طور کلی تراز تجاری میان ایران و آمریکای لاتین مثبت است که این امر نشان می‌دهد آمریکای لاتین نقش مهمی در تامین نیازهای ایران دارد. در سال 2008 مازاد تجاری آمریکای لاتین با ایران 53 /2 میلیارد دلار بوده است.

صادرات آمریکای لاتین به ایران در سال 2008 با رشد 85 درصدی به 86/2 میلیارد دلار رسید. البته باید توجه داشت که بخشی از این سرمایه‌گذاری‌ها توجیه اقتصادی نداشته و بیشتر با هدف تعمیق روابط با کشورهای منطقه صورت می‌گیرد. اگر چه در توزیع مناسبات ایران با آمریکای لاتین، روابط ایران و ونزوئلا، الگویی برای روابط تهران با دیگر کشورهای این منطقه است اما این الگو این روزها جای خود را به الگوی ایران و برزیل داده است.

دیدوبازدیدهای میان محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری و لوییز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس‌جمهوری برزیل که معمولاً در گفت و شنودها با نام «محمود» و «لولا» شناخته می‌شوند، بیش از هر زمان دیگری ایران را به آمریکای لاتین پیوند داده است؛ پیوندی که این روزها چاشنی توافق هسته‌ای تهران نیز بر آن افزوده شده است. البته این روابط از نوامبر گذشته تنگاتنگ‌تر شد؛ زمانی که محمود، ماه نوامبر سال گذشته به برازیلیا رفت و لولا، نیز ماه می سال‌جاری به تهران آمد.

آن سوی نگاه برزیل به ایران

برزیل کشوری بود که در دهه 1980 پس از کلمبیا بیشترین میزان فقر و فساد در آمریکای لاتین را به‌خود اختصاص داده بود و اقتصاد این کشور پرجمعیت لاتینی تنها بر صادرات قهوه استوار بود اما ابتدای همان دهه، همه چیز تغییر یافت. نهضت انقلاب اقتصاد اجتماعی و فرهنگ سیاسی تمام لایه‌های پایینی و بالایی برزیل را در هم نوردید و در چیزی کمتر از 3دهه برزیل فلاکت زده به برزیل توسعه‌یافته تبدیل شد.

در طول این سه‌دهه جایگاه این کشور به لحاظ تولید ناخالص داخلی از رتبه65 به رتبه 8رسید و این کشور در اکتبر گذشته مفتخرانه در نشست 20کشور صنعتی در پیتسبورگ ایلات متحده خود را به‌عنوان یک کانون و قدرت نوظهور جهانی به نظام بین‌الملل معرفی کرد تا در کمتر از 6 ماه با‌ گذار از توسعه اقتصادی به توسعه سیاسی دست یابد و سرافراز از رشد اقتصادی 5/7 درصدی‌اش در راه تبیین و تثبیت هر چه بیشتر قدرت موازنه‌ای خود راهی خاورمیانه شود و ایفاگر نقشی میانجی‌گرایانه در پرونده مسدود پرونده هسته‌ای ایران باشد. با این همه قدرت هشتم اقتصاد جهان، به لحاظ تولید ناخالص داخلی رویاهای بیشتری در سر دارد؛ رویاهایی که همه از افکار توسعه‌طلبانه لولا سرچشمه می‌گیرد.

لولا به پاس همه داشته‌ها و کاشته‌هایش در پهنه برزیل چه در میان مردمش و چه در میان دیگر مردمان، رئیس‌جمهوری کاریزما و شایسته احترام است. لولا به تعبیر بسیاری، شخصی است که سازوکارهای زیستن در دنیای رفاقت توأم با رقابت کنونی را نیک می‌داند و برخلاف دیگر نوادگان چه‌گوارای لاتینی تمایلی به انقلابی‌گری و انقلابی بازی به قیمت امنیت ملی و منافع اقتصادی کشورش ندارد و در یک همزیستی مسالمت آمیز با نظام بین‌المللی به تثبیت جایگاه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برزیل می‌اندیشد.

با این همه برزیل به داشته‌های کنونی‌اش راضی نیست و در مقابل دیگر رقبای نوظهورش مثل چین، هند و ترکیه خواهان نقش بیشتری در تحولات بین‌المللی است. ورود فعالانه در پرونده هسته‌ای ایران فرصتی ایده‌آل برای تثبیت بیش از پیش این نقش است؛ نقشی که با قراردادهای کلان نفت، گوشت و شکر در هم آمیخته است و در رهرو همراهی هر چه بیشتر با ایالات متحده محقق می‌شود.

البته یورو چنین نقشی را برای برزیل زیاد، از حد می‌داند و همواره به این خاطر به آمریکا انتقاد دارد. برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه، بر این باور است که لولا به غلط راه می‌رود؛ باوری که به مذاق وی خوش نمی‌آید و چنین پاسخ می‌دهد که مایل نیست کسی به او درس بدهد. البته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، هم به جانبداری از لولا به کوشنر پاسخ می‌دهد که وی استعداد راه رفتن درست را دارد. باید به او فرصت داد.

اسرائیل؛ ناکام در گسست روابط ایران و برزیل

تحکیم مناسبات و مراودات ایران با آمریکای لاتین چندی است که زنگ‌های خطر را برای اسرائیل به صدا درآورده است. تبدیل شدن حیاط خلوت آمریکا به حیاط خطر نگرانی‌های عمده‌ای را برای تل‌آویو شکل بخشیده است. این نگرانی تا آنجا تشدید شده است که شیمون پرز، رئیس‌ رژیم صهیونیستی، برای انجام سفری که نخستین دیدار رسمی یک رئیس‌جمهوری رژیم صهیونیستی از آمریکای لاتین در طول چند دهه محسوب می‌شود، نوامبر گذشته و تنها چند روز پیش از سفر محمود احمدی‌نژاد، همتای ایرانی‌اش راهی آمریکای لاتین شد. این سفر پس از آن صورت گرفت که چند ماه پیش از آن نیز آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی نیز راهی منطقه شده بود اما این سفرها هیچ کدام با دستاوردی همراه نبود.

به رغم اینکه لابی‌های صهیونیستی در آمریکای لاتین خصوصاً برزیل و آرژانیتن فعال هستند اما تل آویو تاکنون به‌کمترین نتیجه‌ای در این راه دست یافته است. بر این مبنا به‌نظر نمی‌‌رسد که اسرائیل در آینده‌ای نزدیک بتواند در چشم‌انداز روابط خود با کشورهای آمریکای لاتین به اهداف قابل توجهی دست یابد. اسرائیل در چند سال گذشته با مشاهده فعالیت دستگاه دیپلماسی ایران برای تعمیق و گسترش روابط و نفوذ در دوردست‌ترین نقاط جهان، ضمن تشدید تکاپو برای گسترش روابط اقتصادی، تجاری، سیاسی و دیپلماتیک خود با کشورهای آمریکای لاتین، تلاش مضاعفی را آغاز کرده است.

به‌رغم اینکه آمریکای جنوبی از جمله برزیل در گذشته دور شاهد حضور شیمون پرز بود اما تحولات چند ماه گذشته در روابط اسرائیل با کشورهای منطقه از جمله اخراج سفیر این رژیم از ونزوئلا و بولیوی و قطع روابط دیپلماتیک آنها با اسرائیل در اعتراض به حمله صهیونیست‌ها به غزه و تلاش بیهوده لیبرمن برای ترغیب برزیل به مخالفت با برنامه صلح ‌آمیز هسته‌ای ایران، تنها چند نمونه از نشانه‌های ناکامی صهیونیست‌ها در منطقه است. برزیل نیز در زمان حمله اسرائیل به غزه موضعگیری کرد و تهاجم این رژیم به مردم غزه را وحشیگری دانست.

کد خبر 109133

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز